معنی representatif
representatif
نماینده
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
واژههای مرتبط با representatif
représentatif
représentatif
نَمَایَندِه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
representatief
representatief
بِه صورَتِ نَمَایَندِگی، نَمَایَندِه
دیکشنری هلندی به فارسی
representatie
representatie
تَمثِیل، نَمَایَندِگی
دیکشنری هلندی به فارسی
representativo
representativo
نَمَایَندِه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
representativo
representativo
نَمَایَندِه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
repräsentativ
repräsentativ
نَمَایَندِه
دیکشنری آلمانی به فارسی
representasi
representasi
تَمثِیل، نَمَایَندِگی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی