miring miring نامُتِقارِن، کَج شُدِه، مایِل، شیب داشتَن، کَج، شیب دار، کَج کُلاه دیکشنری اندونزیایی به فارسی
pincang pincang لَنگ، لَنگیدَن، شَل، لَنگ لَنگ حَرَکَت کَردَن، لَنگ لَنگان دیکشنری اندونزیایی به فارسی