معنی pendaftar
pendaftar
ثبت کننده، ثبت نام کننده
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
واژههای مرتبط با pendaftar
mendaftar
mendaftar
ثَبتِ نام کَردَن، ثَبتِ نام کُنید
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
pengantar
pengantar
مُقَدَّمِه ای، مُقَدَّمِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
pendaftaran
pendaftaran
عُضویَّت، ثَبتِ نام، وُرُود بِه دانِشگاه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی