معنی merebut
merebut
تصاحب کردن، تصاحب، تصرّف کردن، ربودن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
واژههای مرتبط با merebut
menebus
menebus
خَریداری کَردَن، بازخَرید
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
merembet
merembet
گَستَردِه شُدَن، گُستَرِش
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
merekrut
merekrut
اِستِخدام کَردَن، اِستِخدام
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
merajut
merajut
بافتَن، بافَندِگی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی