معنی menyergap
menyergap
کمین کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
واژههای مرتبط با menyergap
menyerap
menyerap
جَذب کَردَن، جَذب کُنَند، مَشغول کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menyertai
menyertai
هَمراه، مُلحَق شُدَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menyengat
menyengat
نِیش زَدَن، نِیش مِی زَند
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menyesap
menyesap
جُرعِه ای نوشیدَن، جُرعِه جُرعِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menyerah
menyerah
تَسلِیم، تَسلِیم شُدَن، تَسلِیم کَردَن، تَسلِیم شُدِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی