معنی menindas
menindas
ستم کردن، ظالم، سرکوبگر
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
واژههای مرتبط با menindas
penindas
penindas
ظالِم
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
meninjau
meninjau
بازبینی کَردَن، بَررَسی کُنید
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
memindai
memindai
اِسکَن کَردَن، اِسکَن کُنید
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menandai
menandai
عَلامَت زَدَن، عَلامَت گُذاری، اِظهار نَظَر کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menunda
menunda
تَعطیل کَردَن، بِه تَعویق اَنداختَن، تَعویق اَنداختَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی