معنی mengunyah
mengunyah
جویدن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
واژههای مرتبط با mengunyah
mengunduh
mengunduh
دانلُود کَردَن، دانلُود کُنید
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mengubah
mengubah
تَغییر دادَن، تَغییر دَهید، تَبدیل کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی