معنی mengukuhkan
mengukuhkan
محکم کردن، تأیید شد
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
واژههای مرتبط با mengukuhkan
mengusulkan
mengusulkan
پیشنَهاد دادَن، پیشنَهاد کُنَد
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mengurutkan
mengurutkan
تَرتِیب دادَن، مُرَتَّب کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mengumumkan
mengumumkan
اِعلام کَردَن، اِعلام کَرد، اِعلان کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menguduskan
menguduskan
مُقَدَّس کَردَن، تَقدیس کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mengokohkan
mengokohkan
تَحکیم کَردَن، تَقوِیت کُنَد
دیکشنری اندونزیایی به فارسی