معنی mengkilapkan
mengkilapkan
صاف و برّاق کردن، جلا دادن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
واژههای مرتبط با mengkilapkan
menggelapkan
menggelapkan
تاریک کَردَن، تیرِه شُدَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mengiklankan
mengiklankan
تَبلِیغ کَردَن، تَبلِیغ کُنید
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menginapkan
menginapkan
اِقامَت دادَن، شَب بِمانید
دیکشنری اندونزیایی به فارسی