معنی menginvasi
menginvasi
تجاوز کردن، حمله کند
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
واژههای مرتبط با menginvasi
menginovasi
menginovasi
نُوآوَری کَردَن، نُوآوَری کُند
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mengintai
mengintai
کَمین کَردَن، دَر کَمین، جاسوسی کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی