mengherankan mengherankan تَعَجُّب کَردَن، شِگِفت آوَر، شِگِفت زَدِه کَردَن دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mengarahkan mengarahkan آدرِس دادَن، مُستَقیم، راهنَمایی کَردَن، جَهَت دادَن دیکشنری اندونزیایی به فارسی