معنی menggemaskan
menggemaskan
دلربا، ناز، نوازشگر، محبوب، محبّت انگیز
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
واژههای مرتبط با menggemaskan
menggerakkan
menggerakkan
حَرَکَت دادَن، حَرَکَت کُنید
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menggelapkan
menggelapkan
تاریک کَردَن، تیرِه شُدَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mengeraskan
mengeraskan
سَخت کَردَن، سِفت شُدَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی