mengendalikan mengendalikan کُنتُرُل کَردَن، کُنتُرُل کُنید، کُنتُرُل کُنَندِه، مَحدود کَردَن دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mengembalikan mengembalikan دُوبارِه بِه حالَت قَبل بَرگَرداندَن، بازگَشت، بازگَرداندَن، بازگَشت دادَن دیکشنری اندونزیایی به فارسی