معنی mengampuni
mengampuni
عفو دادن، ببخش
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
واژههای مرتبط با mengampuni
mencampuri
mencampuri
مُداخِلِه کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mengapung
mengapung
پَریدَن، شِناوَر، شِناوَر بودَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
menampung
menampung
تَسهِیل کَردَن، جای دادَن، پَناه دادَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی