معنی mendengkur mendengkur خر و پیش کننده، خرّوپف کردن، زیر لب گفتن، خر خر کردن، خر خر کننده، ناله کردن دیکشنری اندونزیایی به فارسی
mendengus mendengus غُرّیدَن، خُرخُر کَرد، با صِدا نَفَس کِشیدَن، بِه آرامی گِریِه کَردَن، گَپ زَنی، نالِه کُنَندِه دیکشنری اندونزیایی به فارسی