معنی memutuskan memutuskan داوری کردن، تصمیم بگیرند، تصمیم گرفتن، قطع کردن دیکشنری اندونزیایی به فارسی
memuaskan memuaskan رِضایَت دادَن، رِضایَت بَخش، دِلپَذیر، خوشنودکُنَندِه دیکشنری اندونزیایی به فارسی