معنی memodulasi
memodulasi
تنظیم کردن، تعدیل کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
واژههای مرتبط با memodulasi
memoderasi
memoderasi
مُعتَدِل کَردَن، مُتِوَسِّط
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
modulasi
modulasi
مُدُولاسیون
دیکشنری اندونزیایی به فارسی