معنی membubarkan
membubarkan
منحل کردن، پراکنده کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
واژههای مرتبط با membubarkan
membulatkan
membulatkan
دایِرِه کَردَن، گِرد کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
membenarkan
membenarkan
تَأیید کَردَن، تَوجِیه کُنَد، تَوجِیه کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
membebaskan
membebaskan
تَبرِئَه کَردَن، آزاد کَردَن، مُعاف کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
membesarkan
membesarkan
پَروَرِش دادَن، بالا بُردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
membutakan
membutakan
مَحروم کُنَندِه، کور کَردَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
membiarkan
membiarkan
اِجازِه دادَن، اِجازِه دَهید
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
pembubaran
pembubaran
مُنحَل شُدَن، اِنحِلال
دیکشنری اندونزیایی به فارسی