معنی membranding
membranding
مارک گذاری کردن، مقایسه کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
واژههای مرتبط با membranding
verbranding
verbranding
سوزاندَن، اِحتِراق
دیکشنری هلندی به فارسی