معنی kosong
kosong
پر نشده، خالی، توخالی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
واژههای مرتبط با kosong
bohong
bohong
دُروغ، دُروغ بِگو، دُروغگو
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
tolong
tolong
لُطفاً دَرخوٰاست دادَن، کُمَک کُنید
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
koloni
koloni
مُستَعمِرِه کَردَن، مُستَعمِرِه
دیکشنری سواحیلی به فارسی
kusonga
kusonga
پیشرَفت کَردَن، حَرَکَت کَردَن
دیکشنری سواحیلی به فارسی
konon
konon
ظاهراً
دیکشنری اندونزیایی به فارسی