معنی konstitusional
konstitusional
اساسی، قانون اساسی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
واژههای مرتبط با konstitusional
inkonstitusional
inkonstitusional
غِیرِاستِمراری، خَلاف قانون اَساسی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
constitucional
constitucional
اَساسی، قانونِ اَساسی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
constitucional
constitucional
اَساسی، قانونِ اَساسی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
Constitutional
Constitutional
اَساسی، قانونِ اَساسی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
institusional
institusional
نَهَادی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی