معنی kesulitan
kesulitan
سختی، دشواری، مشقت، مصیبت، مخمصه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
واژههای مرتبط با kesulitan
kebulatan
kebulatan
گِردی، گِرد بودَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
kerumitan
kerumitan
پیچیدِگی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
kemuliaan
kemuliaan
شُکوه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
kesucian
kesucian
پاکیزِگی، عِفَّت، مُقَدَّس بودَن، قُدّاسَت
دیکشنری اندونزیایی به فارسی