معنی kejahatan
kejahatan
زهر زبانی، جنایت، پلیدی، شرارت
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
واژههای مرتبط با kejahatan
ketahanan
ketahanan
اِستِقامَت، اِنعِطاف پَذیری، سَختی، تاب آوَری
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
kesehatan
kesehatan
سَلامَتی و صِحَّت، سَلامَتی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
kecacatan
kecacatan
مَعلولِیَت، ناتَوانی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
kerapatan
kerapatan
چِگالی، تَرَاکُم
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
kepahitan
kepahitan
تَلخی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
ketaatan
ketaatan
رِعایَت، اِطاعَت، اِطاعَت پَذیری
دیکشنری اندونزیایی به فارسی