معنی keadilan
keadilan
عدالت
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
واژههای مرتبط با keadilan
keaslian
keaslian
بومی بودَن، اِصالَت، واقِعیَّت
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
keandalan
keandalan
قابِلیَّتِ اِعتِماد، قابِلیَّتِ اِطمینان
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
keahlian
keahlian
هُنَرشِناسی، مَهارَت، تَخَصُّص، اُستادی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
kejadian
kejadian
حادثِه مَندی، حادثِه، وُقوع
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
kehamilan
kehamilan
بارداری
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
kehadiran
kehadiran
حُضور
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
keusilan
keusilan
شِیطَنَت، دِلخوری
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
keadaan
keadaan
شَرایط
دیکشنری اندونزیایی به فارسی