معنی kaya
kaya
خوب حال، ثروتمند
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
واژههای مرتبط با kaya
gaya
gaya
سَبک
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
kayu
kayu
چوبی، چوب
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
kata
kata
کَلَمِه، بِگو
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
kaca
kaca
شیشِه ای
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
saya
saya
مَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
kara
kara
مُجازات، اِنتِقام گِرِفتَن، تَنبِیه، پِنالتی، مُجازات کَردَن
دیکشنری لهستانی به فارسی
kaba
kaba
زِبَر، بی اَدَب، بی اِحساس، زِشت، نامِهرَبان
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
kaza
kaza
حادثِه، تَصَادُف
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
kama
kama
بِه صورَت مُثَلَّثی پُر کَردَن، گُوِه
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی