معنی jebakan
jebakan
گرفتاری، تله
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
واژههای مرتبط با jebakan
desakan
desakan
اِصرار
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
gerakan
gerakan
حَرَکَت
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
kebaikan
kebaikan
خِیرخوٰاهی، مِهربانی، مَحَبَّت، خوبی، لُطف، خُوشایَندی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
ledakan
ledakan
اِنفِجار
دیکشنری اندونزیایی به فارسی