معنی irasional
irasional
غیر منطقی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
واژههای مرتبط با irasional
rasional
rasional
مَنطِقی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
ocasional
ocasional
گاه بِه گاه
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
fraksional
fraksional
جُزئی، کَسری
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
irrational
irrational
بِه طُورِ غِیرِمَنطِقی، غِیرِ مَنطِقی
دیکشنری آلمانی به فارسی
irracional
irracional
غِیرِ مَنطِقی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
irracional
irracional
غِیرِ مَنطِقی
دیکشنری پرتغالی به فارسی
ocasional
ocasional
گاه بِه گاه
دیکشنری پرتغالی به فارسی
racional
racional
مَنطِقی
دیکشنری اسپانیایی به فارسی
nasional
nasional
مِلّی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی