معنی ingin
ingin
خواستن، می خوٰاهم، اراده داشتن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
واژههای مرتبط با ingin
dingin
dingin
سَرما، سَرد، دور اَز دیگَران
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
engin
engin
دَستگاه
دیکشنری فرانسوی به فارسی
ingia
ingia
وارِد شُدَن، بیا داخِل
دیکشنری سواحیلی به فارسی