معنی hakim
hakim
قضاوت، قضاوت کنید
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
واژههای مرتبط با hakim
hakem
hakem
داوَر، قِضاوَت کُنید
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی
haki
haki
لِیاقَت، دُرُست اَست، حَق، مُنصِفانِه، عِدالَت، عادِل، حُقوق
دیکشنری سواحیلی به فارسی