معنی gerhana
gerhana
گرفتگی کردن، کسوف
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
واژههای مرتبط با gerhana
merana
merana
مُشتاق، اَز بِین رَفتَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
grana
grana
دانِه داری، دانِه
دیکشنری ایتالیایی به فارسی