معنی duduk
duduk
نشستن، برآوردها، صندلی گذاشتن، براوو
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
⚡ جستجوی واژه " duduk " در سایر فرهنگهای لغت و دائره المعارفهای جدول جو ...