معنی disaring
disaring
فیلتر شده
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
واژههای مرتبط با disaring
dilarang
dilarang
مَمنوع
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
Disarming
Disarming
غافِل گیر کُنَندِه، خُلعِ سِلاح
دیکشنری انگلیسی به فارسی