معنی berombak
berombak
پفکی، متلاطم
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
واژههای مرتبط با berombak
berlomba
berlomba
مُسابِقِه دادَن، نِژاد
دیکشنری اندونزیایی به فارسی