معنی berdekatan
berdekatan
مجاور، نزدیک
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
واژههای مرتبط با berdekatan
bertepatan
bertepatan
هَمزَمان بودَن، مُصادِف شُدَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
kedekatan
kedekatan
مُجاوِرَت، نَزدیکی
دیکشنری اندونزیایی به فارسی