معنی bercerai
bercerai
طلاق گرفتن، طلاق
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
واژههای مرتبط با bercerai
berkerak
berkerak
خوشِه ای، پوستِه دار
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
bergerak
bergerak
مُتِحَرِّک، حَرَکَت کُنید
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
berderak
berderak
تَرَق تَرَق کَردَن، خُرد شُدِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
bercer
bercer
آرامِش دادَن، سَنگ
دیکشنری فرانسوی به فارسی
beceri
beceri
مَهارَت
دیکشنری ترکی استانبولی به فارسی