معنی berbaris
berbaris
راه پیمایی کردن، ردیف کردن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
واژههای مرتبط با berbaris
bergaris
bergaris
خَط دار، راه راه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
barbarij
barbarij
بَربَرِیَّت
دیکشنری هلندی به فارسی
berlari
berlari
دَویدَن، اِجرا کُنید
دیکشنری اندونزیایی به فارسی