معنی bengkok
bengkok
خمیده، خم شده، کج
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
واژههای مرتبط با bengkok
bengkak
bengkak
پُفی، مُتِوَرِّم، وَرَم کَردَن، وَرَم کَردِه
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
jongkok
jongkok
چَمبیدَن، چُمباتمِه زَدَن
دیکشنری اندونزیایی به فارسی