معنی asumsi
asumsi
فرضیّه، لرزید
دیکشنری اندونزیایی به فارسی
واژههای مرتبط با asumsi
asumir
asumir
فَرض کَردَن، فَرض کُنید
دیکشنری اسپانیایی به فارسی