معنی یک نشست یک نشست یکجا یک کاسه یکهو: فلانکس سه تاخربزه را یک نشست خورد یکجا یک کاسه یکهو: فلانکس سه تاخربزه را یک نشست خورد تصویر یک نشست فرهنگ لغت هوشیار