معنی یک جا یک جا باهم یایکدیگر: وبدان زمانه حلال بودی که مردی دوجواهررایکجابزنی کردی، همگی بکلی: این پارچه ها را یکجا خریده امباهم یایکدیگر: وبدان زمانه حلال بودی که مردی دوجواهررایکجابزنی کردی، همگی بکلی: این پارچه ها را یکجا خریده ام فرهنگ لغت هوشیار