معنی هم نشستی کردن هم نشستی کردن همنشینی کردن معاشرت کردن، مقارن شدن همراهی کردن: چون بگرمی رسید تابش مهر بر سر ما روانه گشت سپهر مرغ با سایه هم نشینی کرد اندک اندک نشاط پستی کرد. (هفت پیکر) فرهنگ لغت هوشیار