جدول جو
جدول جو
Ads

معنی هزاهز

هزاهز
توفش توفیدن آب روان، آب روشن، شتر بلند بانگ فتنه ای که مردم را بجنبش درآورد: (قتلغ گشادنامه رابخواند وبامیر مسعود داد وگفت: چه بایدکردک امیرگفت: هر فرمانی که هست بجای باید آورد. هزاهز درسرای افتاد)، جنبش سپاه درجنگ: (روارو برآمد زراه نبرد هزاهز درآمد بمردان مرد) (نظامی)
فرهنگ لغت هوشیار