معنی هربد هربد استاد آموزگار، شاگرد آموزنده، پیشوای دینی موبد موبدان، رئیس آتشگاه استاد آموزگار، شاگرد آموزنده، پیشوای دینی موبد موبدان، رئیس آتشگاه فرهنگ لغت هوشیار