معنی هتک
- هتک
- فاش شدگی عیب، افتضاح و بد نامی، پرده دریدن نیمی از شب نیمه شب پاره پاره: جامه پرده دری -1 دریدن پرده ومانندآن، رسواکردن مفتضح ساختن، پرده دری، رسوایی افتضاح: (چون شخص به هتک استار وافشای اسرارمردم مشهوراست)، ربودگی ناموس بی عفتی. یا هتک احترام. بی احترامی کردن، یا هتک حرز. شکستن حصاروپناهگاه ومانندآن، عباتست ازتخریب سوراخ کردن شکافتن حرز وحصارو دروقفسه وغیره. یا هتک حرمت. شکستن حرمت بی احترامی: (اگرتوپرده برآن زلف ورخ نمی پوشی به هتک حرمت صاحبدلان همی کوشی) (سعدی) یا هتک حرمت منازل. داخل شدن بقهروغلبه درملکی که درتصرف دیگری است. یا هتک ستر. دریدن پرده پرده دری. یا هتک عرض. برباد دادن آبروو عرض هتک احترام. یا هتک عفاف. لکه دارساختن گوهرعفت زن. یا هتک ناموس. تجاوز بعفت وناموس دختر یا زنی، بی ناموسی، تفرق اتصال که برکناره عضله افتد، نشیمن کون. کون مقعد. یاهتک کسی پاره شدن، کوشش پاره ودریده شدن، دچارکارهای طاقت فرساشدن وی. یا هتک کسی راپاره کردن، کون را دریدن، ازوی کارهای طاقت فرسا کشیدن، سوت صفیرفاش شدگی عیب، افتضاح و بد نامی، پرده دریدن نیمی از شب نیمه شب پاره پاره: جامه پرده دری -1 دریدن پرده ومانندآن، رسواکردن مفتضح ساختن، پرده دری، رسوایی افتضاح: (چون شخص به هتک استار وافشای اسرارمردم مشهوراست)، ربودگی ناموس بی عفتی. یا هتک احترام. بی احترامی کردن، یا هتک حرز. شکستن حصاروپناهگاه ومانندآن، عباتست ازتخریب سوراخ کردن شکافتن حرز وحصارو دروقفسه وغیره. یا هتک حرمت. شکستن حرمت بی احترامی: (اگرتوپرده برآن زلف ورخ نمی پوشی به هتک حرمت صاحبدلان همی کوشی) (سعدی) یا هتک حرمت منازل. داخل شدن بقهروغلبه درملکی که درتصرف دیگری است. یا هتک ستر. دریدن پرده پرده دری. یا هتک عرض. برباد دادن آبروو عرض هتک احترام. یا هتک عفاف. لکه دارساختن گوهرعفت زن. یا هتک ناموس. تجاوز بعفت وناموس دختر یا زنی، بی ناموسی، تفرق اتصال که برکناره عضله افتد، نشیمن کون. کون مقعد. یاهتک کسی پاره شدن، کوشش پاره ودریده شدن، دچارکارهای طاقت فرساشدن وی. یا هتک کسی راپاره کردن، کون را دریدن، ازوی کارهای طاقت فرسا کشیدن، سوت صفیر
فرهنگ لغت هوشیار