نفیر و افغان، بد آمد، دردمند کردن، سختی پتیار در آمدن بدی و شر، دردمند نمودن، مصیبت زده ساختن، سختی، تفیر و افغان از مصیبت: (حاسدا، تامن بدین در گاه سلطان آمدم برفتادت غلغل و برخاست ویل و چنین) (منوچهری)، (کلمه وعید و عذاب) وای، یا چاه ویل. محل خرج و مصرف پایان ناپذیر خرج خانه ما چاه ویل است. هرچه تویش بریزی پر نمی شود نفیر و افغان، بد آمد، دردمند کردن، سختی پتیار در آمدن بدی و شر، دردمند نمودن، مصیبت زده ساختن، سختی، تفیر و افغان از مصیبت: (حاسدا، تامن بدین در گاه سلطان آمدم برفتادت غلغل و برخاست ویل و چنین) (منوچهری)، (کلمه وعید و عذاب) وای، یا چاه ویل. محل خرج و مصرف پایان ناپذیر خرج خانه ما چاه ویل است. هرچه تویش بریزی پر نمی شود