معنی ولی ولی ولی در فارسی دوست یار یاریگر، خاوند دارنده، سرپرست کارگزار پیشکار کس (کردی) انگلیسی دره این واژه در معین بر گرفته از و لکن تازی دانسته شده ولی پارسی است برابر ولکن تازی بلام (گویش کردی مهاباد) فرهنگ لغت هوشیار