جدول جو
جدول جو
Ads

معنی وز کرده

وز کرده
درهم وبرهم شده (موی) مجعد: پسرکی ده یازده ساله ریز نقش باموهای وز کرده، ترش شده و کف کرده (ماست و غیره)
فرهنگ لغت هوشیار