معنی وازع شدن وازع شدن باز داشتن پیش گرفتن مانع شدن جلوگیر شدن: (بارها گفتم بگویم نکته ای حال خویش چین ابروی توام هر بار وازع میشود) (کمال اسمعیل) تصویر وازع شدن فرهنگ لغت هوشیار