معنی وا دار کردن وا دار کردن بر انگیختن، مجبور کردن باجرای امری ملزم ساختن، باز داشتن منع کردنبر انگیختن، مجبور کردن باجرای امری ملزم ساختن، باز داشتن منع کردن فرهنگ لغت هوشیار