معنی نیرو کردن نیرو کردن قوت بکار بردن زور دادن: (آب هر چه بیشتر نیرو کند بند و رغ سست و بوده بفکند) (رودکی. نف. ج 1078: 3) تصویر نیرو کردن فرهنگ لغت هوشیار